سریال «ساعت شیطان»؛ شاهکاری تماشایی از جنس وحشت و معما
تاریخ انتشار: ۸ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۲۹۵۵۲۲
«ساعت شیطان» قبل از اینکه ترسناک یا رازآلود باشد، شگفتآور و تحسینبرانگیز است. این بدون تردید یکی از بهترین سریالهای سال ۲۰۲۲ و یکی از بهترین سریالهای معمایی است که تا به حال دیدهایم. اگر بتوانید کمی حوصله به خرج بدهید و پیچیدگی قسمت اول را تحمل کنید، قطعا از تجربۀ وحشتهای عمیق و معماهای خیالانگیز این سریال لذت خواهید برد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش فرارو به نقل از فرادید، داستان سریال در قسمت اول شاید تا حدی پراکنده و غیرقابل فهم به نظر برسد، اما کمکم با جلوتر رفتن داستان، این خطوط پراکنده به هم متصل میشوند. شخصیت اصلی سریال زن جوانی به اسم لوسی است؛ او یک مددکار اجتماعی است که در حال جدا شدن از همسرش است و با پسر ده دوازدهسالهاش به اسم آیزاک زندگی میکند.
آیزاک یک مشکل جدی دارد؛ او بسیار کمحرف است و هیچوقت هیچ احساسی ندارد؛ نه خوشحال میشود، نه ناراحت، نه عصبانی و نه هیچ چیز دیگر. اما بدتر از همۀ اینها، او دائما میگوید که افرادی را در خانهشان میبیند که دیگران نمیتوانند ببینند. اما این تنها مشکل لوسی نیست؛ مادر او هم دچار آلزایمر است و خودش هم گاهی صحنههایی را میبیند که نمیداند دقیقا چه چیزی هستند؛ خاطره، توهم، دژاوو و یا حس ششم. به علاوه او هر شب ساعت ۳ و ۳۳ دقیقه نیمهشب (که به ساعت شیطان معروف است) با کابوس از خواب میپرد.
در کنار ماجرای لوسی و پسر عجیب و غریبش، ما ماجرای دو کارآگاه را هم دنبال میکنیم که دارند به دنبال یک قاتل زنجیرهای میگردند. آنها وقتی محل اقامت این قاتل را پیدا میکنند، متوجه میشوند که او دارد به دنبال زنی به اسم لوسی میگردد.
اما چه ارتباطی بین لوسی و این قاتل وجود دارد؟ در قسمت اول ما صحنههایی از ملاقات لوسی با این شخص را میبینیم که ظاهرا مربوط به آینده است؛ گفتگویی که در آن صحبتهایی رازآلود بین آنها رد و بدل میشود و هر چقدر که داستان پیش میرود این راز برای ما قابلفهمتر میشود.
«ساعت شیطان» یک لایۀ ترسناک بسیار جدی و عمیق دارد که گاهی واقعا مو به بدن آدم راست میکند؛ این مربوط به صحنههایی است که آیزاک شبها به یک نقطه خیره میشود و میگوید که دارد کسانی را در خانه میبیند.
این از آن ترسهایی نیست که یکدفعه مخاطب را از جا بپراند بلکه از آن وحشتهایی است که انگار خیلی نرم روی پوست بدن میخزند و آهسته به درون استخوان نفوذ میکنند.
جنبۀ رازآلود و معمایی سریال هم بینقص و لذتبخش است؛ سازندگان سریال توانستهاند مرز بین امور ماورائی و امور ذهنی و روانی را تا حد ممکن کمرنگ کنند و حالتی عمیق از تعلیق و پرسش را برای بیننده ایجاد کنند. فضای سریال مثل ترکیبی از بهترین سریالهای رازآلودی است که تا به حال دیدهایم؛ از «دارک» گرفته تا «چیزهای عجیب».
نکتۀ درخشان دیگری که در سریال وجود دارد، بازیهای خیرهکنندۀ آن است. بنجامین چیورز با وجود سن کمش بازی بسیار درخشانی را در نقش آیزاک ارائه داده است. مثلا در یکی از صحنههای قسمت اول، فقط طرز نگاه کردن او به دختر همسایه موجی از هراس را به درون قلب بیننده میفرستد.
نقش قاتل مرموز را هم پیتر کاپالدی (که قبلا او را در نقش «دکتر هو» دیده بودیم) بازی میکند؛ با چهره و نگاهی که حتی بدون حرف زدن هم میتواند حس رازآلودگی و وحشت را به مخاطب منتقل کند.
«ساعت شیطان» در شش قسمتِ حدودا یک ساعته منتشر شده است و تنها چیزی که بعد از دیدن این شش قسمت به ذهن میرسد این است که ایکاش فصلهای دیگری هم برای این سریال در نظر گرفته شود و بتوانیم شصت قسمت یکساعتۀ دیگر را هم از این ماجرا شاهد باشیم!
کد ویدیو دانلود فیلم اصلیبازیگران: جسیکا رین (Jessica Raine)، پیتر کاپالدی (Peter Capaldi)، بنجامین چیورز (Benjamin Chivers)، نیکش پاتل (Nikesh Patel)
تاریخ انتشار: ۶ آبان (هر شش قسمت)
امتیاز مخاطبان (راتن تومیتوز): ۸۹%
منبع: فرارو
کلیدواژه: ساعت شیطان قسمت اول
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۲۹۵۵۲۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فرار زن جوان از دست مرد شیطانصفت | مرا به بیابانهای اطراف شهر کشاند و...
به گزارش همشهری آنلاین، زن ۳۹ ساله که مدعی بود فریب مردی شیطانصفت را خورده است، به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری شهید نواب صفوی مشهد گفت: پاییز سال ۸۷ بود که به همراه مادرم سوار خودروی شخصی مسافربر شدیم. بین راه راننده که مدام از آینه جلو به من نگاه میکرد ناگهان روی ترمز کوبید و مرا از مادرم خواستگاری کرد. من هم که آن زمان جوانی خام و بیتجربه بودم با این رفتار راننده بلافاصله عاشق شدم و به طور پنهانی با او ارتباط برقرارکردم.
من و حامد در نهایت با هم ازدواج کردیم ولی خیلی زود متوجه شدم او دست بزن دارد و با هر بهانه کوچکی مرا کتک میزد. با وجود این چارهای جز سوختن و ساختن نداشتم چراکه وضعیت اقتصادی خانوادهام بسیار ضعیف بود و نمیتوانستم دوباره به خانه پدرم بازگردم.
بیوه شدن دختر ۲۳ ساله در شب عروسیش | ۲۰ بار مچ شوهرم را با زنهای غریبه گرفتم پیدا شدن دختر فراری در کلانتری | عکسهای زننده دختر جوان در فضای مجازی | دخترم آبرویم را برده استحامد شبها دیر به خانه میآمد و درگیر مواد افیونی هم شده بود. حالا دیگر نهتنها هیچگونه عشق و محبتی بین ما وجود نداشت، بلکه او نمیتوانست مخارج زندگی را هم تامین کند. در این شرایط پسرم نیز به دنیا آمد و من برای هزینههای پزشکی و مخارج روزانه دچار مشکل شده بودم. به همین دلیل دیگر چارهای جز طلاق برایم باقی نماند و مجبور شدم پسرم را به پدرش بسپارم و از او جدا شوم.
وقتی به خانه پدرم برگشتم، هیچگونه حمایت مالی نداشتم. این بود که به یکی از شرکتهای خدماتی و نظافتی مراجعه کردم و آنها مرا برای نگهداری از یک زن کهنسال معرفی کردند. در همین روزها مادرم به دلیل ابتلا به بیماری کرونا جان سپرد و یک سال بعد هم پدرم را به دلیل کهولت سن از دست دادم.
در شرایط اسفباری قرار گرفته بودم که پسر بزرگ پیرزن پیشنهاد کرد در خانه آنها سکونت داشته باشم و به طور شبانهروزی از مادرش پرستاری کنم. من هم خیلی زود پیشنهادش را پذیرفتم، ولی او چند روز بعد از من خواست برای آن که در منزل آنها راحت باشم، به عقد موقت او دربیایم. با آنکه یعقوب همسر و فرزند داشت، به ناچار پذیرفتم تا سرپناهی برای خودم داشته باشم. اما ۳ ماه بعد از این ماجرا پیرزن فوت کرد و فرزندانش نیز منزل ارثیهای را فروختند.
در این وضعیت من دست به دامان یعقوب شدم و از او خواستم خانهای برای من اجاره کند تا با هم زندگی کنیم. اما او مرا به همراه لوازم شخصیم از خانه بیرون انداخت و مدعی شد مدت زمان عقد موقت به پایان رسیده است و دیگر هیچ تعهدی به من ندارد.
دیگر تنهاتر از همیشه بودم و جا و مکانی هم برای زندگی نداشتم. این بود که به یکی از پارکهای مشهد رفتم تا شب را در آن جا سپری کنم. در همین حال مردی به من نزدیک شد و ادعا کرد مکانی برای اقامت شبانه من دارد. من هم به خاطر نادانی و غفلت پیشنهادش را پذیرفتم و سوار خودرویش شدم تا به خانه او بروم ولی آن مرد مرا از یک جاده خاکی به بیابانهای حاشیه شهر برد و قصد تعرض به مرا داشت که تصمیم گرفتم فرار کنم ولی او خودرو را خاموش کرد و با گرفتن کیف و لوازم شخصیم مرا در تاریکی شب در بیابانها رها کرد و گریخت.
من هم نتوانستم به خاطر تاریکی هوا شماره پلاک خودرو را یادداشت کنم. مدتی در کنار جاده سرگردان بودم تا اینکه خودرویی از راه رسید و خانوادهای مرا سوار کردند و به شهر آوردند. اکنون نیز به کلانتری آمدهام تا از آن مرد شیطانصفت شکایت کنم.
با صدور دستوری از سوی سرهنگ علی ابراهیمیان (رئیس کلانتری شهید نواب صفوی مشهد) تحقیقات پلیس درباره ادعاهای این زن جوان آغاز شد.
کد خبر 849567 برچسبها خبر مهم سارق - سرقت ازدواج - طلاق حوادث ایران